تله کابین کوچول مامان سوار *تله کافین* شدی فدات شم به زبون خودت نوشتم شیرین زبونم ... نویسنده : مامان مژگان 2:33 8 شهريور 1393 135 0 0 ادامه مطلب
جواهر ده و اسب سواری کوچول مامان هم ترسیده بودی هم دوست داشتی سوار اسب بشی... فدات یکی یه دونه مامان جون ... نویسنده : مامان مژگان 2:28 8 شهريور 1393 247 0 0 ادامه مطلب
سختی پدر کوچولم چهره بابا جونی رو ببین که با چه مشقتی شما رو تا اون بابلا بغل کرد و برد تازه همش میگفتی بابا بغلم کن خسته شدم ... نویسنده : مامان مژگان 2:22 8 شهريور 1393 188 0 0 ادامه مطلب
سفر شمال 30 شهریور با کوچول و خاله مهری رفتیم شمال کوچول مامان کلی آب بازی کردی .....تو رامسر تله کابین سوار شدی و کلی بهت خوش گذشت البته امید وارم..... کوچول فدات شم من ... نویسنده : مامان مژگان 2:08 8 شهريور 1393 136 0 0 ادامه مطلب